تغییرات ساختاری راهکاری پرهزینه و حساس

یادداشتی از سید محمدحسین قریشی در خصوص تغییرات ساختاری
اولین راهکاری که معمولا جهت حل مسایل پیچیده کشور به ذهن میرسد، تغییرات ساختاری چه به صورت «ادغام و تفکیک وزارتخانهها و دستگاهها» و چه به صورت «ایجاد ساختارهای جدید» (اعم از وزارتخانه، دستگاه، شورای عالی، معاونت و …) است؛ در حالیکه تغییرات ساختاری به دلیل هزینههای بالای اقتصادی و اتلاف منابع انسانی که به دنبال دارند میبایست به عنوان آخرین راهکار مورد توجه قرار گیرند.
علاوه بر این باید توجه داشت پیش از اقدام برای تغییرات ساختاری باید تلاش کرد از سایر راهکارهای کمهزینهتر و بعضا موثرتر چون اصلاح فرایند، تغییر مدیران، تربیت نیروی انسانی متناسب، بهکارگیری فناوری و… استفاده کرد.
تغییرات ساختاری علاوه بر هزینههای بالای اقتصادی، اولا بسیار زمانبر خواهند بود و خدمات دستگاه را با وقفه طولانی مواجه خواهند کرد و ثانیا به ندرت به نتایجی که بر روی کاغذ مدنظر بوده است دست مییابند.
به صورت میانگین تفکیک (یا ادغام) وزارتخانهها 2 تا 3 سال وزارتخانههای مرتبط را مشغولِ تعیین تکلیف داراییها و ساختمانها، تدوین و تصویب ساختار تفصیلی جدید، کشاکش بر سر پستهای تازه تاسیس و همچنین جمعبندی در مورد نحوهی تقسیم کارِ وزارتخانههای تفکیک شده خواهد کرد.
به عنوان شاهد مثال، «لایحه تعیین وظایف و اختیارات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی» که در سال 1390 تشکیل شده است و در سال 1392 در مجلس اعلام وصول شده است به دلیل ابهامات متعدد در کمیتهی مربوطه رد شده است.
اهمیت این لایحه در اینجاست که تعیین تکلیف برخی وظایف اساسی وزارتخانه همچنان در ابهام باقی مانده است. از سوی دیگر، جهت سنجش میزان دستیابی به نتیاج مورد نظر نیز میتوان تجربیات گذشته از جمله ادغام و ایجاد وزارتخانههای «راه و شهرسازی»، «ورزش و جوانان» و همچنین وزارت «میراث فرهنگی و گردشگری» را مورد واکاوی قرار داد و به این سوالات پاسخ داد که
آیا ادغام به صورت کامل و عملی انجام شده است؟ و آیا به اهدافی که از این ادغامها و تشکیل وزارتخانه مدنظر بود دست یافتهایم؟
در جمعبندی باید اشاره کرد مهمترین گام برای حل مساله، شناخت مساله است. اگر مساله به درستی شناخته شود ملاحظه میشود در اغلب موارد نیازی به تغییرات ساختاری نیست. پس از شناخت مساله، از میان راهکارهای متنوعِ موجود، میبایست کمهزینهترین راهکارهایی که امکان اثرگذاری بیشتری دارند برگزیده و بهکارگیری شوند. در این مرحله نیز راهکارهای فرایندی بر راهکارهای ساختاری اولویت دارند.
در آخر چنانچه تنها راهکارِ ممکن و موثر، ایجاد تغییرات ساختاری باشد میبایست به چند نکته توجه کرد. اولا با توجه به هزینههای زیادِ تغییرات ساختاری، نحوهی انجام و تبعات متعدد این اقدام میبایست به دور از هیجان و عجله مورد بررسی قرار گیرد.
شایان ذکر است تغییرات ساختاری بر خلاف سایر راهکارها تقریبا برگشتناپذیر هستند. ثانیا اهداف و تقسیمکارهای آینده (در مورد وزارتخانهها: تفکیک دقیق وظایف، تعیین تکلیف داراییها و سازمانهای تابعه و نحوهی هماهنگی با سایر وزارتخانهها) میبایست قبل از اقدام برای تغییر ساختار جمعبندی و مستند گردد. ثالثا در فرایند پیادهسازی تغییرات ساختاری فراموش نکردن مساله و پیگیری و نظارت متناسب بر روند اجرای آن بسیار ضروری است. بر اساس موارد فوق، تعجیل در اصلاحات ساختاری به هیچ عنوان توصیه نمیشود.